برای تو و خویش ...

به سان رهنوردانی که در افسانه ها گویند ٬
گرفته کوله بار زاد ره بر دوش ٬
فشرده چوبدست خیزران در مشت ٬
گهی پر گوی ٬ گه خاموش ٬
در آن مهگون فضای خلوت افسانگیشان راه می پویند . 
                                
                                         ما هم راه خود را می کنیم آغاز !


مهدی اخوان ثالث / چاووشی
نظرات 5 + ارسال نظر
امیر یکشنبه 27 دی‌ماه سال 1383 ساعت 21:51 http://weblog.kooche.net

این شعر عجیب مرا به گذشته می برد . شعر را اخوان به حسن پستا تقدیم کرده است و چند سال پیش که حسن پستا درگذشت تنها دبیر ادبیات دوست داشتنی تمام عمرم با چشم گریان سر کلاس صبح آمد این شعر را خواند و رفت . استادش مرده بود و برای او تنها این شعر مانده بود از اخوانی که خود سالها قبل رفته بود ...

نیمای دورازدیار سه‌شنبه 29 دی‌ماه سال 1383 ساعت 11:23 http://www.doorazdiar.persianblog.com

سلام مهربون
نمیدونم چطوری سر از این دیار درآوردم اما هرچه بود سفر خوبی بود
نوشته هاتون خیلی به دلم نشستند ...موفق باشید
اگه فرصت کردید خوشحال میشم به کلبه محقر ما هم صفایی دهید.
در پناه حق

ــــــــــــــــــ** سه‌شنبه 29 دی‌ماه سال 1383 ساعت 15:38 http://www.breakdown.blogsky.com

va mardi ke rahash ra aghaz kard,.....aramgahe akhavan hesse khassi be adam mide,,,..va in mano yadd oon andakht....

صادق جمعه 2 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 21:38 http://restart.blogsky.com

عبور کن از صحرا در زندگی ات
تو قادر نخواهی بود
که آن را آبیاری کنی و بارور سازی
شن ها و سنگ ها را
دیگری به گل می نشاند

خو را برای شادمانی آماده کن
برای زندگی
زمانی که خارزار به آتش بنشیند

«مارگوت بیکل»

یاسر جمعه 9 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 08:23 http://www.weysstory.persianblog.com

سلام
وب قشنگی داری
امید وارم همیشه موفق باشی
اگه دوست داشتی
اگه خواستی افتخار بدی
یه سر هم به وب ما برن

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد