این روزها

زندگی یک خیابان دراز است ...
نظرات 34 + ارسال نظر
رعنا چهارشنبه 4 خرداد‌ماه سال 1384 ساعت 12:42 http://masoodnet.blogsky.com

و فکر کن که چه تنهاست اگر که ماهی کوچک اسیر ابی دریای بی کران باشد....

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 5 خرداد‌ماه سال 1384 ساعت 17:07

افرین به افکار بسیار زیبا و منطقی که شما دارین
امثال شما خیلی کم پیدا میشن براتون ارزوی موفقیت میکنم دوست من

ممنون . شما ؟

عمو هندونه پنج‌شنبه 5 خرداد‌ماه سال 1384 ساعت 20:44 http://hendoone.blogsky.com

یه خیابون که نه توش ایستگاه اتوبوس هست و نه تاکسی رد میشه ... کاش زندگی یه کوچه باغی بود که درختای کنارش سراشون توی هم رفته و هوای خنکش آدم رو بی حس میکرد .. ولی حقیقت همینه که تو گفتی ....
زت

یک گنجشک که می خواست از درخت بلوط بپ پنج‌شنبه 5 خرداد‌ماه سال 1384 ساعت 21:57

سلام
راست گفتی اگه نباشیم نیازی به اثبات نیست. اما من هستم و شاید می خوام فقط به خودم ثابت کنم که هستم ، و نه به هیچ کس دیگه .
در هر حال ...... بگم که وبلاگت خیلی زیبا است. و دیگه اینکه ........ موفق باشی دختر بداخلاق.

همیشه صراحت با چیزهای دیگه اشتباه گرفته میشه ، از لطف شما ممنون ، زیبایی اینجا محبت دوست دیگه ایه !

نگاه آسمان پنج‌شنبه 5 خرداد‌ماه سال 1384 ساعت 22:37 http://www.negaheaseman.persianblog.com

طول زندگی مهم نیست مهم اینه که در عرضش چه بکنی

من این جمله رو خیلی شنیدم ، ولی نفهمیدم هنوز !

صادق جمعه 6 خرداد‌ماه سال 1384 ساعت 19:19 http://restart.blogsky.com

مسافر از اتوبوس پیاده شد:
«چه آسمان تمیزی!»
و امتتداد خیابان غربت او را برد.

«سهراب سپهری»
-----------------------------------
جاده یعنی غربت‎
باد آواز مسافر و کمی میل به خواب‎
شاخ پیچک و رسیدن و حیاط‎

من و دلتنگ و این شیشه ی خیس‎
می نویسم و فضا‎
می نویسم و دو دیوارو‏‎ ‎چندین گنجشک‎

یک نفر دلتنگ است‎
یک نفر می بافد‎
یک نفر می شمرد‎
یک‎ ‎نفر می خواند

«فروغ فرخزاد»

رعنا یکشنبه 8 خرداد‌ماه سال 1384 ساعت 14:38

دوست عزیز از حجم نظرت فهمیدم که اهل شنیدن نیستی.....بدرود

لز حجو نوشتنم باید متوجه میشدید اهل خوندن حرف های شما بودم ، اینی که شما مایل نیستید جواب بدید با این بهانه که من اهل شنیدن نیستم دو تاست ، از قضا من خیلی خیلی خوشحال میشم از خوندن جواب شما .
شاید باید اون حرف ها رو توی نظرات مربوط به هر پستتون براتون می نوشتم ، به هر حال زود قضاوت نکنید .

تراو یکشنبه 8 خرداد‌ماه سال 1384 ساعت 22:21

زندگی حس غریبی است
که یک مرغ مهاجر دارد...

علی چهارشنبه 11 خرداد‌ماه سال 1384 ساعت 12:22 http://723305.blogsky.com

سلام باران عزیز
ممنون از راهنمایی تو
در عین اینکه ورزشکار هستم،مشتاق علم و دانش
حتی استادم این نکته را تذکر دادند.

باران عزیز:
یک کوه ناتوان نمی تواند پناهگاه یک مغز توانا باشد.
منتظرت علی

شاجین شنبه 14 خرداد‌ماه سال 1384 ساعت 23:30 http://shajin.blogsky.com

باران عزیز پوزش از دیر آمدم.
زندگی کردیم اما باختیم/کاخ خودرا روی دریا ساختیم/زندگی با همین «باهمین خیابان درازش» یا غمها خوش است/باهمان بیش و همین کم ها خوش است/زندگی را باید خوب آزمود/
اهل صبر وغصه و انده بود/باختیم و هیچ شاکی نیستیم/بر زمین خوردیم و خاکی نیستیم.قلمی پر بار برایت آرزو میکنم
شاچین تو

shahyad دوشنبه 16 خرداد‌ماه سال 1384 ساعت 02:28 http://heartme.blogsky.com

salam khedmate shoma doost aziz site ziba ba matalebe zibaye dari n omidvaram hamishe qalametan be in zebayi benevesad be man ham sari bezan khoshhal mesham montazare nazaret hast ya haq..........................

آریا دوشنبه 16 خرداد‌ماه سال 1384 ساعت 13:50 http://mini-mal.blogspot.com

ای باران بی معرفت ...
حالمو گرفتی با این کامتت ! (یعنی دیگه پسر خوب نیستم ؟ دو نقطه - اس !)

*ضمنا حواست باشه آنلاین نشی یه موقع ها‌ااااااا !!!!!!!!

آریا دوشنبه 16 خرداد‌ماه سال 1384 ساعت 13:51 http://mini-mal.blogspot.com

کامتت=کامنت ات !

تن ها سه‌شنبه 17 خرداد‌ماه سال 1384 ساعت 14:36 http://often-alone.persianblog.com

زندگی شستن یک بشقاب است------------------------------------سبز باشی به من هم سری بزن

[ بدون نام ] دوشنبه 23 خرداد‌ماه سال 1384 ساعت 10:04

[ بدون نام ] دوشنبه 23 خرداد‌ماه سال 1384 ساعت 10:04

[ بدون نام ] دوشنبه 23 خرداد‌ماه سال 1384 ساعت 10:05

داوود مرندی دوشنبه 23 خرداد‌ماه سال 1384 ساعت 10:15 http://shereyakh.blogspot.com

لابد هر روز زنی هم با زنبیلی از آن می گذرد ... رومانتیک بازی به سبک فروغ!!

حسام پنج‌شنبه 26 خرداد‌ماه سال 1384 ساعت 11:04 http://www.pantheon.blogfa.com

بگذار سرزمینم را زیر پا احساس کنم...

ع.ش.ق سه‌شنبه 7 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 18:02 http://einshinghaf.persianblog.com

دلم عجیب هوای آن را کرد٬ که در پیاده روی خالی از عابر٬‌به زیر نم نم باران و عطر غبار٬ خیمه خویش را به پا دارم٬ و در کنار درش چشک خواب آلود را٬‌به انتهای راه نا تمام تو بسپارم...

[ بدون نام ] جمعه 10 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 18:39

به سراغ من اگر امدی ای مهربان برایم چراغ بیاور ویک دریچه که ازان به ازدحام کوچه خوشبخت بنگرم
دلتنگ تو

ساحل شنبه 11 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 11:36

سلام خوبی خانومی راستی این روزها...؟؟؟؟ بقیه اش چیه خبریه این روزها ؟

کوچه خوشبخت شنبه 11 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 13:03

شادی تو بی رحم است و بزرگوار،
نفست در دست های خالی من ترانه و سبزی است

من برمی خیزم!

چراغی در دست
چراغی در دلم.
زنگار روحم را صیقل می زنم
آینه ئی برابر آینه ات می گذارم
تا از تو
ابدیتی بسازم.

کوچه خوشبخت شنبه 11 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 17:42

بعد از تو در شبان تیره و تار من
دیگر چگونه ماه
آوازهای طرح جاری نورش را
تکرار می کند
بعد از تو من چگونه
این آتش نهفته به جان را
خاموش میکنم ؟
این سینه سوز درد نهان را
بعد از تو من چگونه فراموش می کنم؟
من با امید مهر تو پیوسته زیستم
بعد از تو ؟ این مباد که بعد از تو نیستم
بعد از تو آفتاب سیاه است
دیگر مرا به خلوت خاص تو راه نیست
بعد از تو
در آسمان زندگیم مهر و ماه نیست
بعد از من آسمان آبی است
آبی مثل همیشه
آبی

داوود دوشنبه 13 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 10:27 http://shereyakh.blogspot.com

به روز نمی کنی رفیق چی شده؟

باران دوشنبه 13 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 19:28

فیلتر شده برای خیلی ها ! برای من هم .
من از راه های ویژه خوشم نمیاد .

حامد چهارشنبه 15 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 13:51 http://dohich.blogdrive.com

زندگی دراز بودگی خیابان است یا خیابان بودگی درازا ؟

م ری م یکشنبه 19 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 13:30 http://shodan.blogsky.com

سلام
می دانم از کامنت بی ربط خوشت نمیاد .....می تونی پاکش کنی /
اگر فیلم ماهی ها رو دیدی ، خوشحال می شم نظرت رو بدونم.!!

کوچه خوشبخت سه‌شنبه 21 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 09:01

دلم گرفته ایدوست
هوای گریه دارم ....

زمستانه سه‌شنبه 28 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 10:55 http://winter.blogsky.com

و عمر چقدر کوتاه

ــــــــ** سه‌شنبه 28 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 18:31 http://www.breakdown.blogsky.com

bayad yad begirim, ke khiaboon jaye harekate..na sokoon..

فریادهای عاصی آذرخش-
هنگامی که تگرگ
در بطن بیقرار ابر
نطفه می بندد.
و درد خاموش وار تاک-
هنگامی که غوره خرد
در انتهای شاخسار طولانی پیچ پیچ جوانه
میزند.

فریادمن همه گریز از درد بود
چرا که من در وحشت انگیز ترین شب ها
آفتاب را به دعایی
نومیدوار طلب می کرده ام
تو از خورشید ها آمده ای از سپیده دم ها آمده ای
تو از آینه ها و ابریشم ها آمده ای
در خلئی که نه خدا بود و نه آتش، نگاه و اعتماد تو را
به دعایی نو میدوار طلب کرده بودم.
جریانی حدی در فاصله دو مرگ
در تهی میان دو تنهائی
نگاه و اعتماد تو بدین گونه است
شادی تو بی رحم است و بزرگوار
نفست در دستان خالی من ترانه و سبزی است .


من برمی خیزم!
چراغی در دست ، چراغی در دلم
زنگار روحم را صیقل می زنم .
آئینه ای برابر آئینه ات می گذارم
تا از تو
ابدیتی بسازم.

صادق چهارشنبه 29 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 12:39 http://restart.blogsky.com

اون روزا برای من خیابون بود
الان شده یه جاده ی بی انتها

ــــــــ** جمعه 31 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 10:19 http://www.breakdown.blogsky.com

baran jan..salam...kheily mamnoon az oon mailet..rastesh oon mogheweblogam daste yaki az doostam too canada bood,baraye hamin asle mail baraye man nayoomad..sharmande age khodam javabetoono nadadam, ....kheily khoshhalam kard mailet too oon sharayet...:)ye chizayee hamishe yade adam mimoone...va inke:dobare daram minevisam :D

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد