...

از کسی نمی پرسند چه هنگام می تواند خدا نگهدار بگوید ... از عادات انسانیش نمی پرسند ... از خویشتنش نمی پرسند ... زمانی به ناگاه باید با آن رو در روی در آید ... تاب آرد ... بپذیرد ... وداع را ... درد مرگ را ... فرو ریختن را .. تا بار دیگر بتواند که برخیزد ...« خانم مارگوت بیکل »
نظرات 2 + ارسال نظر
کاوه سه‌شنبه 9 دی‌ماه سال 1382 ساعت 08:59 http://darastaneh.blogsky.com

سلام.
خیلی خوشحالم از دیدن وبلاگت.
من هم راجع به شاملو می‌نویسم.
اگه وقت کردی یه سر بزن؛ فکر کنم خوشت بیاد.

مرتضی سه‌شنبه 9 دی‌ماه سال 1382 ساعت 10:48 http://mortezaa.blogsky.com

برخیزد برخیزی برخیزم برخیزیم ....

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد