بارون باهار
بذار بارون ماچت کنه
بذار بارون مث آبچک ِ نقره
رو سرت چیکه کنه .
بذار بارون واست لالایی بگه .
بارون کنار کوره راها
آبگیری راکد دُرُس میکنه
تو ناودونا
آبگیرای روون را میندازه ،
شب که میشه رو پشت بونامون
لالایی بریده بریده میگه .
عاشق بارونم من !
* لنگستون هیوز
طبل
یادت نره
مرگ
طبلیه که یه بند صداش بلنده
تا اون کرم آخریه بیاد و
به صداش لبیک بگه ،
تا اون ستاره آخریه خاموش شه
تا اون ذره آخریه
دیگه ذره نباشه
تا دیگه زمونی تو کار نباشه
تا دیگه
نه هوایی باقی بمونه
نه فضایی ،
تا دیگه هیچی هیچ جا نباشه .
مرگ یه طبله
فقط یه طبل
که زنده ها رو صدا می زنه :
بیاین ! بیاین !
بیاین !
* لنگستون هیوز