یه خیابون که نه توش ایستگاه اتوبوس هست و نه تاکسی رد میشه ... کاش زندگی یه کوچه باغی بود که درختای کنارش سراشون توی هم رفته و هوای خنکش آدم رو بی حس میکرد .. ولی حقیقت همینه که تو گفتی .... زت
سلام راست گفتی اگه نباشیم نیازی به اثبات نیست. اما من هستم و شاید می خوام فقط به خودم ثابت کنم که هستم ، و نه به هیچ کس دیگه . در هر حال ...... بگم که وبلاگت خیلی زیبا است. و دیگه اینکه ........ موفق باشی دختر بداخلاق.
همیشه صراحت با چیزهای دیگه اشتباه گرفته میشه ، از لطف شما ممنون ، زیبایی اینجا محبت دوست دیگه ایه !
مسافر از اتوبوس پیاده شد: «چه آسمان تمیزی!» و امتتداد خیابان غربت او را برد.
«سهراب سپهری» ----------------------------------- جاده یعنی غربت باد آواز مسافر و کمی میل به خواب شاخ پیچک و رسیدن و حیاط من و دلتنگ و این شیشه ی خیس می نویسم و فضا می نویسم و دو دیوارو چندین گنجشک یک نفر دلتنگ است یک نفر می بافد یک نفر می شمرد یک نفر می خواند
دوست عزیز از حجم نظرت فهمیدم که اهل شنیدن نیستی.....بدرود
لز حجو نوشتنم باید متوجه میشدید اهل خوندن حرف های شما بودم ، اینی که شما مایل نیستید جواب بدید با این بهانه که من اهل شنیدن نیستم دو تاست ، از قضا من خیلی خیلی خوشحال میشم از خوندن جواب شما . شاید باید اون حرف ها رو توی نظرات مربوط به هر پستتون براتون می نوشتم ، به هر حال زود قضاوت نکنید .
باران عزیز پوزش از دیر آمدم. زندگی کردیم اما باختیم/کاخ خودرا روی دریا ساختیم/زندگی با همین «باهمین خیابان درازش» یا غمها خوش است/باهمان بیش و همین کم ها خوش است/زندگی را باید خوب آزمود/ اهل صبر وغصه و انده بود/باختیم و هیچ شاکی نیستیم/بر زمین خوردیم و خاکی نیستیم.قلمی پر بار برایت آرزو میکنم شاچین تو
salam khedmate shoma doost aziz site ziba ba matalebe zibaye dari n omidvaram hamishe qalametan be in zebayi benevesad be man ham sari bezan khoshhal mesham montazare nazaret hast ya haq..........................
دلم عجیب هوای آن را کرد٬ که در پیاده روی خالی از عابر٬به زیر نم نم باران و عطر غبار٬ خیمه خویش را به پا دارم٬ و در کنار درش چشک خواب آلود را٬به انتهای راه نا تمام تو بسپارم...
بعد از تو در شبان تیره و تار من دیگر چگونه ماه آوازهای طرح جاری نورش را تکرار می کند بعد از تو من چگونه این آتش نهفته به جان را خاموش میکنم ؟ این سینه سوز درد نهان را بعد از تو من چگونه فراموش می کنم؟ من با امید مهر تو پیوسته زیستم بعد از تو ؟ این مباد که بعد از تو نیستم بعد از تو آفتاب سیاه است دیگر مرا به خلوت خاص تو راه نیست بعد از تو در آسمان زندگیم مهر و ماه نیست بعد از من آسمان آبی است آبی مثل همیشه آبی
فریادهای عاصی آذرخش- هنگامی که تگرگ در بطن بیقرار ابر نطفه می بندد. و درد خاموش وار تاک- هنگامی که غوره خرد در انتهای شاخسار طولانی پیچ پیچ جوانه میزند.
فریادمن همه گریز از درد بود چرا که من در وحشت انگیز ترین شب ها آفتاب را به دعایی نومیدوار طلب می کرده ام تو از خورشید ها آمده ای از سپیده دم ها آمده ای تو از آینه ها و ابریشم ها آمده ای در خلئی که نه خدا بود و نه آتش، نگاه و اعتماد تو را به دعایی نو میدوار طلب کرده بودم. جریانی حدی در فاصله دو مرگ در تهی میان دو تنهائی نگاه و اعتماد تو بدین گونه است شادی تو بی رحم است و بزرگوار نفست در دستان خالی من ترانه و سبزی است .
من برمی خیزم! چراغی در دست ، چراغی در دلم زنگار روحم را صیقل می زنم . آئینه ای برابر آئینه ات می گذارم تا از تو ابدیتی بسازم.
baran jan..salam...kheily mamnoon az oon mailet..rastesh oon mogheweblogam daste yaki az doostam too canada bood,baraye hamin asle mail baraye man nayoomad..sharmande age khodam javabetoono nadadam, ....kheily khoshhalam kard mailet too oon sharayet...:)ye chizayee hamishe yade adam mimoone...va inke:dobare daram minevisam :D
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
و فکر کن که چه تنهاست اگر که ماهی کوچک اسیر ابی دریای بی کران باشد....
افرین به افکار بسیار زیبا و منطقی که شما دارین
امثال شما خیلی کم پیدا میشن براتون ارزوی موفقیت میکنم دوست من
ممنون . شما ؟
یه خیابون که نه توش ایستگاه اتوبوس هست و نه تاکسی رد میشه ... کاش زندگی یه کوچه باغی بود که درختای کنارش سراشون توی هم رفته و هوای خنکش آدم رو بی حس میکرد .. ولی حقیقت همینه که تو گفتی ....
زت
سلام
راست گفتی اگه نباشیم نیازی به اثبات نیست. اما من هستم و شاید می خوام فقط به خودم ثابت کنم که هستم ، و نه به هیچ کس دیگه .
در هر حال ...... بگم که وبلاگت خیلی زیبا است. و دیگه اینکه ........ موفق باشی دختر بداخلاق.
همیشه صراحت با چیزهای دیگه اشتباه گرفته میشه ، از لطف شما ممنون ، زیبایی اینجا محبت دوست دیگه ایه !
طول زندگی مهم نیست مهم اینه که در عرضش چه بکنی
من این جمله رو خیلی شنیدم ، ولی نفهمیدم هنوز !
مسافر از اتوبوس پیاده شد:
«چه آسمان تمیزی!»
و امتتداد خیابان غربت او را برد.
«سهراب سپهری»
-----------------------------------
جاده یعنی غربت
باد آواز مسافر و کمی میل به خواب
شاخ پیچک و رسیدن و حیاط
من و دلتنگ و این شیشه ی خیس
می نویسم و فضا
می نویسم و دو دیوارو چندین گنجشک
یک نفر دلتنگ است
یک نفر می بافد
یک نفر می شمرد
یک نفر می خواند
«فروغ فرخزاد»
دوست عزیز از حجم نظرت فهمیدم که اهل شنیدن نیستی.....بدرود
لز حجو نوشتنم باید متوجه میشدید اهل خوندن حرف های شما بودم ، اینی که شما مایل نیستید جواب بدید با این بهانه که من اهل شنیدن نیستم دو تاست ، از قضا من خیلی خیلی خوشحال میشم از خوندن جواب شما .
شاید باید اون حرف ها رو توی نظرات مربوط به هر پستتون براتون می نوشتم ، به هر حال زود قضاوت نکنید .
زندگی حس غریبی است
که یک مرغ مهاجر دارد...
سلام باران عزیز
ممنون از راهنمایی تو
در عین اینکه ورزشکار هستم،مشتاق علم و دانش
حتی استادم این نکته را تذکر دادند.
باران عزیز:
یک کوه ناتوان نمی تواند پناهگاه یک مغز توانا باشد.
منتظرت علی
باران عزیز پوزش از دیر آمدم.
زندگی کردیم اما باختیم/کاخ خودرا روی دریا ساختیم/زندگی با همین «باهمین خیابان درازش» یا غمها خوش است/باهمان بیش و همین کم ها خوش است/زندگی را باید خوب آزمود/
اهل صبر وغصه و انده بود/باختیم و هیچ شاکی نیستیم/بر زمین خوردیم و خاکی نیستیم.قلمی پر بار برایت آرزو میکنم
شاچین تو
salam khedmate shoma doost aziz site ziba ba matalebe zibaye dari n omidvaram hamishe qalametan be in zebayi benevesad be man ham sari bezan khoshhal mesham montazare nazaret hast ya haq..........................
ای باران بی معرفت ...
حالمو گرفتی با این کامتت ! (یعنی دیگه پسر خوب نیستم ؟ دو نقطه - اس !)
*ضمنا حواست باشه آنلاین نشی یه موقع ها‌ااااااا !!!!!!!!
کامتت=کامنت ات !
زندگی شستن یک بشقاب است------------------------------------سبز باشی به من هم سری بزن
لابد هر روز زنی هم با زنبیلی از آن می گذرد ... رومانتیک بازی به سبک فروغ!!
بگذار سرزمینم را زیر پا احساس کنم...
دلم عجیب هوای آن را کرد٬ که در پیاده روی خالی از عابر٬به زیر نم نم باران و عطر غبار٬ خیمه خویش را به پا دارم٬ و در کنار درش چشک خواب آلود را٬به انتهای راه نا تمام تو بسپارم...
به سراغ من اگر امدی ای مهربان برایم چراغ بیاور ویک دریچه که ازان به ازدحام کوچه خوشبخت بنگرم
دلتنگ تو
سلام خوبی خانومی راستی این روزها...؟؟؟؟ بقیه اش چیه خبریه این روزها ؟
شادی تو بی رحم است و بزرگوار،
نفست در دست های خالی من ترانه و سبزی است
من برمی خیزم!
چراغی در دست
چراغی در دلم.
زنگار روحم را صیقل می زنم
آینه ئی برابر آینه ات می گذارم
تا از تو
ابدیتی بسازم.
بعد از تو در شبان تیره و تار من
دیگر چگونه ماه
آوازهای طرح جاری نورش را
تکرار می کند
بعد از تو من چگونه
این آتش نهفته به جان را
خاموش میکنم ؟
این سینه سوز درد نهان را
بعد از تو من چگونه فراموش می کنم؟
من با امید مهر تو پیوسته زیستم
بعد از تو ؟ این مباد که بعد از تو نیستم
بعد از تو آفتاب سیاه است
دیگر مرا به خلوت خاص تو راه نیست
بعد از تو
در آسمان زندگیم مهر و ماه نیست
بعد از من آسمان آبی است
آبی مثل همیشه
آبی
به روز نمی کنی رفیق چی شده؟
فیلتر شده برای خیلی ها ! برای من هم .
من از راه های ویژه خوشم نمیاد .
زندگی دراز بودگی خیابان است یا خیابان بودگی درازا ؟
سلام
می دانم از کامنت بی ربط خوشت نمیاد .....می تونی پاکش کنی /
اگر فیلم ماهی ها رو دیدی ، خوشحال می شم نظرت رو بدونم.!!
دلم گرفته ایدوست
هوای گریه دارم ....
و عمر چقدر کوتاه
bayad yad begirim, ke khiaboon jaye harekate..na sokoon..
فریادهای عاصی آذرخش-
هنگامی که تگرگ
در بطن بیقرار ابر
نطفه می بندد.
و درد خاموش وار تاک-
هنگامی که غوره خرد
در انتهای شاخسار طولانی پیچ پیچ جوانه
میزند.
فریادمن همه گریز از درد بود
چرا که من در وحشت انگیز ترین شب ها
آفتاب را به دعایی
نومیدوار طلب می کرده ام
تو از خورشید ها آمده ای از سپیده دم ها آمده ای
تو از آینه ها و ابریشم ها آمده ای
در خلئی که نه خدا بود و نه آتش، نگاه و اعتماد تو را
به دعایی نو میدوار طلب کرده بودم.
جریانی حدی در فاصله دو مرگ
در تهی میان دو تنهائی
نگاه و اعتماد تو بدین گونه است
شادی تو بی رحم است و بزرگوار
نفست در دستان خالی من ترانه و سبزی است .
من برمی خیزم!
چراغی در دست ، چراغی در دلم
زنگار روحم را صیقل می زنم .
آئینه ای برابر آئینه ات می گذارم
تا از تو
ابدیتی بسازم.
اون روزا برای من خیابون بود
الان شده یه جاده ی بی انتها
baran jan..salam...kheily mamnoon az oon mailet..rastesh oon mogheweblogam daste yaki az doostam too canada bood,baraye hamin asle mail baraye man nayoomad..sharmande age khodam javabetoono nadadam, ....kheily khoshhalam kard mailet too oon sharayet...:)ye chizayee hamishe yade adam mimoone...va inke:dobare daram minevisam :D